یادداشتی به مناسبت روز حافظ
به واقع باید از حافظ بعنوان شاعر ِرند نام برد. رندی شعر حافظ در لفظ و مضمون و معنا را وقتی بیشتر می فهمیم که ظرایف و لطایف هنر او را در شاعری بشناسیم. حافظ استاد آشناییزدایی ست و همین هنر اوست که به قول دکتر شفیعی کدکنی، رستاخیز کلمات را به پا می کند و شعر او را ماندگار. مثلا در مصرع از صدای سخن عشق ندیدم خوش تر اولین چیزی که چارچوب کلیشهای ذهن ما را میشکند و گوش هایمان را تیز می کند «ندیدن صداست». به راستی مگر صدا را می شود دید که حضرت حافظ میگوید از صدای سخن عشق خوشتر ندیدم؟ در این جا حضرت حافظ دو حس را در کلام با هم چنان آمیخته است که با ایجاد موسیقی معنوی بر تاثیر سخنش افزوده. ما هم با حضرت حافظ همداستان می شویم که جز این صدا چیزی در این جهان ماندگار نیست. از این که بگذریم، خود بیت را می شود به دو صورت مختلف خواند. این هم از دیگر هنرنمایی های حضرت حافظ است. بیت «از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر / یادگاری که در این گنبد دوّار بماند» را می شود هم به این صورت خواند که «یادگاری را از صدای سخن عشق خوشتر ندیدم» یعنی جز صدای سخن عشق، هیچ یادگاری در گنبد دوار نمیماند. هم به این صورت که «صدای سخن عشق آن یادگاری است که از او خوشتر در گنبد دوار نیست» یعنی خود عشق آن یادگاری است که جز او در این گنبد دوار نمی ماند.
حال از لفظ بگذریم و در معنای بیت دقت کنیم تا شگفت زدهتر شویم. صدا یا صوت، موجی است که در اثر لرزش پدید میآید و احتیاج به واسطهای دارد برای حرکت کردن و هرچه این واسطه قویتر باشد، صوت مسافت بیشتری را طی میکند ولی در نهایت این صوت پس از مسافتی تدریجا ضعیف شده، فروکش میکند و باقی نخواهد ماند. اما در گیتی پرتویی از زمان خلقت به جا مانده است که در محدوده طول موج رادیویی قابل رویت است و آن را Cosmic Microwave Background می نامند که توسط رادیوتلسکوپها قابل شنود است و صدای بسیار خفیفی چون «هُوم» (Hum) دارد. از طرفی یوگیهای هندو و راهبان بودایی از صدایی نام می برند که آن را «نَدا» می نامند (مانند نِدا در فارسی) و معتقدند این صدا در آغاز خلقت اولین پرتویی بوده است که از خالق ساطع گردیده و آن را در مراقبه توسط گوش ِدرون میتوان شنید. برای همین به هنگام مراقبه واژهی «اُوم» (Aum) را متداوما تکرار می کنند تا با نَدا همنوا شوند. آیا این صدای ساطع شده از خالق در آغاز خلقت، همان صدای سخن عشق است که به یادگار در این گنبد دوار مانده؟
به صورت ظاهری معنا هم، منظور از گنبد دوّار، همان چرخ ِفلک است که بیوقفه میچرخد. و نیز میدانیم که صدا در گنبد میپیچد. حضرت حافظ با هوشمندی تمام از «گنبد دوّار» به جای «روزگار» نام برده که ما در ظاهر کلام شعر او هم دریابیم که صدای سخن عشق همچون هر صدایی که در گنبد می پیچد و می ماند، در روزگار می پیچد و می ماند. و از این رو درک این مصرع را برای ما ملموستر ساخته. هیچ صدایی خوشتر از صدای سخن عشق نیست. این صدا جانافزاترین و خیالانگیزترین صدایی ست که در کل جهان به گوش رسیده، می رسد و خواهد رسید. زیر این گنبد دوّار هیچ صدایی جز صدای عشق پایدار نمانده است. آری، از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر…