راهنمایی برای ساده زندگی کردن؛ چگونه اهمیت ندهیم

265
زمان خواندن: ۶ دقیقه

چگونه اهمیت ندهیم تا زندگی مان خیلی خیلی بهتر شود؟ جواب ساده است اما عمل کردن به آن همیشه ساده نیست. آنچه مهم است زندگی بر اساس باورهای خودتان بدون توجه به دیگران است. دیگران می توانند بر روی شما تاثیر داشته باشند اما شما باید تاثیر آن ها را کنترل کنید.

بیشتر بخوانیم: چه طور تغییر کنیم؟

چگونه اهمیت ندهیم؟

اهمیت ندادن دستور العمل ساده ای دارد. قبل از هر چیز این سوال را از خود بپرسید که در چه رابطه نباید اهمیت بدهید؟ آیا دوست دارید آدم ها را فراموش کنید یا از وقایع بدون تاثیر تلخ دوری کنید؟ پس بیایید تا اهمیت ندادن را قبل از هر چیز به دو دسته تقسیم کنیم:

چگونه به حرف دیگران اهمیت ندهیم؟

آدم ها از قضاوت می ترسند. این مسئله منحصر به شما نیست. اغلب انسان ها نمی توانند در حضور تماشاچی آنطور که باید عمل کنند. استرس می گیرند ولی چرا؟ چون ما از فکر آن ها در مورد خودمان می ترسیم.

آدم ها واقعا درباره ما فکر نمی کنند!

خیلی وقت ها ما نگرانیم که مردم درباره ما چه فکر می کنند؟ مردم اصلا درباره ما فکر نمی کنند! این یک واقعیت است که متاسفانه بالاخره باید آن را بپذیریم.

آدم هایی که از شما درباره درس، ازدواج یا کار می پرسند صرفا به دنبال پیدا کردن یک موضوع برای گفت و گو هستند. اغلب آن ها شاید در ماه یک بار هم به یاد شما و اینکه وضعیت درسی یا شغلی شما به چه صورت است فکر نکنند.

از نگاه قضاوتگر مردم می ترسید؟ این نگاه به سرعت فراموش خواهد شد. آدم های بسیاری در جهان وجود دارند که مقابل آن ها زمین خوردید و دیگر قرار نیست تا ابد ببینیدشان.

آنچه احتمالا درباره فکر دیگران شما را می ترساند این است که سلسله این اطلاعات قضاوت آن ها را در مورد شما تغییر دهد. اشتباه نکنید، سوء تفاهم ها بهتر است برطرف شود ولی اینکه چیزی که شما هستید و به آن باور دارید برای برخی خوشایند نیست… خب آدم ها حق دارند متفاوت باشند و متفاوت فکر کنند. این حق را به دیگران بدهید که شما را تایید نکنند یا دوستتان نداشته باشند. تا زمانی که شما افراد محبوبتان را دارید و آن ها با رفتار و افکار شما آشنا هستند، نیازی به دیگرانی که دوستتان ندارند نخواهید داشت.

و دیگر هرگز آن ها را نخواهید دید

اگر از طرفداران سریال فرندز باشید به طور قطع قسمتی که ریچل و فیبی برای دویدن رفته بودند را به خاطر دارید. فیبی رها و البته مسخره! می دوید و ریچل حتی از همراهی با او خجالت می کشید. مقابل کی؟ افرادی که هرگز قرار نبود دوباره ببیندشان.

اگر می ترسید آدم ها به خاطر بلند خندیدن، راه رفتن، زمین خوردن و… شما بد نگاهتان کند، به خاطر آورید که آن ها بیشتر از ۲۰ ثانیه ذهنشان را مشغول نخواهد کرد و به احتمال زیاد هرگز آن ها را دوباره نخواهید دید. دست از نگه داشتن وجهه خودتان برای افراد ناشناس بردارید. وجهه ای که اصلا دوستش ندارید و به شما لذت نمی دهد. قرار نیست ضد اجتماع عمل کنید ولی خودتان را درگیر نگاه هایی که اغلب غیر ارادی به سوی تان کشیده می شود نکنید.

چگونه اهمیت ندهیم
چگونه اهمیت ندهیم

گاهی باید به حرف دیگران اهمیت بدهیم

اگر به خاطر حرف دیگران دکتر شده اید آن هم زمانی که از خون وحشت دارید، هر چه سریع تر به یک روانشناس مراجعه کنید. شما نباید مسیر زندگی تان را به خاطر حرف دیگران انتخاب کنید. چون دیگران حرف های متناقضی خواهند زد. یک زمان پزشکی رشته محبوبشان هست و زمانی دیگر مهندسی و زمانی دیگر حتی هنر. شما مدام نمی توانید مطابق با انتظارات آن ها شکل عوض کنید.

اما با این وجود بد نیست که حرف دیگران را بشنوید و بررسی کنید. با توجه به همین مثال پزشک شدن در نظر بگیریم. چرا دیگران توصیه می کنند شما پزشک بشوید؟ به خاطر درامد؟ شغل های پردرامد دیگری وجود دارد. هیچکس پولدار تر از یک تاجر احتمالا بدون مدرک نیست. به خاطر توانمندی بالا؟ شاید. به خاطر خدمت به مردم؟ این هم می تواند یک گزینه قابل بررسی باشد. به خاطر اینکه بعدا رایگان درمانشان کنید؟ کمی سرمایه گذاری دور و نامحتملی به نظر می رسد.

گزینه هایی که دیگران روی آن تاکید دارند را در نظر بگیرید و بررسی کنید. به نظر شما این گزینه ها چه مزایایی دارند؟ آیا شما به دنبال آن مزایا نیستید؟ چه معایبی دارند؟ شما چقدر از آن ها بدتان می آید و می ترسید؟

حرف های دیگران نباید شبیه به دستوراتی باشند که باید انجام بدهید. بلکه می توانند به شما گزینه هایی بدهد که ممکن است به دردتان بخورد. این حرف ها می توانند آغاز فکر کردن باشند. اگر کسی از شما انتقاد می کند بنا را بر گوش نکردن به حرف دیگران نگذارید. شاید راست می گوید. شاید واقعا پزشکی بهترین شغل دنیا برای شما باشد. چه اشکالی دارد که برای آن زحمت بکشید؟

مزایا و معایب اهمیت دادن به حرف دیگران

همه ما قدرت تحمل دوست نداشته شدن را نداریم. همه ما نمی توانیم در یک جامعه آبی پوش لباس نارنجی به تن کنیم. همه ما نمی توانیم چگونه اهمیت ندهیم را در زندگی روزمره پیاده کنیم. ممکن است گاهی این تفاوت دردسر ساز بشود. ممکن است وقتی دیگران تاییدمان نمی کنند حتی اگر در حال انجام کار مورد علاقه مان باشیم، غمگین تر باشیم. از طرفی زمانی که درست مطابق خواسته دیگران هستیم، خودمان چه؟ ناراحت نیستیم؟

بیایید این ساز و کار روانشناسی را به ساده ترین شکل ممکن مرور کنیم:

اید: خود ما، چیزی شبیه به کودک درون

ایگو: بالغ ما

سوپر ایگو: جامعه، خانواده، چیزی شبیه به پدر و مادر

شما دوست دارید همه وقتتان را سریال ببینید. مادرتان معتقد است بچه های مردم همه در حال شکافتن هسته اتم هستند و صدایش مدام نمی گذارد از سریال لذت ببرید. حالا همه این ها را در درون خودتان در نظر بگیرید. گاهی ما دیگر از تفریح لذت نمی بریم چون باید برای امتحان آماده شویم. اید خود لذت طلب شماست و قطعا دوست دارد تا ابد خوش بگذراند ولی سوپر ایگو آن نیرویی است که سعی می کند تمام مدت اید لذت طلب را با قوانین سرکوب کند. “تو باید بهتر باشی” این سوپر ایگوی شماست. در اینجاست که ایگو در نقش کنترل گر و بالغ حاضر می شود و بین اید و سوپر ایگو تعادل ایجاد می کند. مثلا تو حق داری هسته اتم را بشکافی و بعد به عنوان جایزه یک ساعت سریال تماشا کنی! در این شرایط همه حالشان بهتر است.

سوپر ایگو دیگرانی است که حرف هایشان و عمل کردن به فوانینشان را باید کنترل کنید. هیچکس از یک کودک لوس و به درد نخور خوشش نمی آید پس خود درونتان را تحت نظر بالغ تربیت کنید!

اهمیت ندادن به اخبار
اهمیت ندادن به اخبار

چگونه به اتفاقات اهمیت ندهیم؟

حالا از دیگران عبور می کنیم و به جهان اطراف می رسیم. بحث ما در اینجا اهمیت ندادن به اتفاقاتی نیست که شما را درگیر می کند. به عنوان مثال شما به مرگ عزیزانتان اهمیت می دهید. این حق شماست. ولی اینکه مدام در چالش حوادث خاورمیانه لقمه در دهان بگذارید، نه.

اخبار نخوانید

اخیار حجم زیادی از حرف هایی است که به شما می گوید باید اهمیت بدهید. باید به منقرض شدن نسل پانداهای شاخ دار اهمیت بدهید. حتی با وجود اینکه یک بار هم در زندگی ندیدینشان و شکارچی هایشان هم خیلی خیلی دورتر از شما آن ها را شکار می کنند.

آیا شما می توانید برای این پاندا کاری کنید؟ البته که نه. اگر می توانید بسم الله. همه از شما ممنون خواهند شد ولی اگر نمی توانید کاری کنید، چرا ذهنتان را با این خبر آشفته می کنید؟

به جای اخبار کتاب بخوانید. کتاب ها شما را نه با خبر که با دنیای اطلاعات دسته بندی شده و سواد و دانش آشنا خواهند کرد. هیچکس پس از شنیدن اخبار با سوادتر از گذشته نخواهد بود. بهترین کار این است که کانال مناسبی برای خبر را انتخاب کنید. کانالی که بیشتر اخبار آن برای شما مناسب باشد.

دست از غصه خوردن و نگرانی برای وقایعی که هیچکاری برای آن ها نمی کنید و اگر هم بخواهید بکنید، نمی توانید بکنید، بردارید و انرژی ذهنتان را برای مسائل مهمی که در حوزه اختیاراتتان است بگذارید. ما نمی توانیم سوپرمن یا سوپر وومن باشیم ولی می توانیم مسائل مربوط به بخش خودمان را به بهترین نحو انجام دهیم و در آن زمان است که زندگی بهشت خواهد شد.

از دست من چه کاری ساخته است؟

اگر می توانید حتی ذره ای برای کودکان خیابانی مفید باشید، دریغ نکنید. بیشتر از نگرانی و فکر کار کنید. مسائلی که به آن ها اهمیت می دهید دو دسته هستند. یا در دست شما قرار دارند و یا از توان شما خارج اند. اگر این مسائل از توان شما خارج اند اهمیت دادن برای آن ها را نیز از دایره خود خارج کنید.

سهم من در دنیا کجاست؟

سهم شما در دنیا کجاست؟ اگر پزشک هستید شاید سهم شما اهمیت دادن به جان بیمارانتان است. اگر هنرمند هستید سهم شما شاید خلق زیبایی برای مردمانی باشد که زندگی زیبایی ندارند. اگر در سهم خود و به جای خود اهمیت بدهید، جهان زیباتری خواهیم داشت.

9

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

9 دیدگاه برای “راهنمایی برای ساده زندگی کردن؛ چگونه اهمیت ندهیم

  1. سلام
    میتونم از مطالبتون استفاده کنم؟

  2. من آدمی هستم ک خیلی فکرمیکنم حتی شده خیالبافیم میکنم تو ذهن خودم رفتار دیگران رو میسازم

    • منم همینطور.
      به ماها میگن اوورتینک
      من حتی خوابم هم در اثر هجوم افکار اختلال داره

  3. · 1402-03-02 در 12:44

    نمیدونم من یه مدتی اصلا به بچه های کلاس اهمیت نمی‌دادم میگفتم هرچی میخوان بگن مهم اینه من خودمم ولی جدیدا ضعیف شدم هرچی میگن یک سال میره تو ذهنم دیگه فراموشش نمیکنم ):

  4. عالیی
    ممنون بابت تک تک کلمه های نوشته شده
    و زحمتی و وقتی ک گذاشتید