چرا تاریخ بیهقی بخوانیم؟

30
زمان خواندن: ۵ دقیقه

تاریخ بیهقی را اولین بار در داستان «بر دار کردن حسنک وزیر» در کتاب ادبیات دبیرستان خواندم. بعد از آن تا چند هفته تمام جزئیات قصه را، انگار که در یک فیلم سینمایی دیده باشم، از جلوی چشمم می‌گذراندم. با وجود عاقبت تلخ حسنک، شیرین‌ترین درسی بود که تا آن موقع خوانده بودم.

لاجرم چون سلطان پادشاه شد این مرد بر مرکب چوبین نشست و بوسهل و غیر بوسهل درین کیستند، که حسنک عاقبت تهور و تعدی خود کشید.

می‌توان تجربه و مهارت و تیزبینی بیهقی را در پس تمام جملات او دید. ارزش و جایگاه واقعی بیهقی شاید بعد از مدت‌ها برای جامعه ما روشن شود. کتابی که می‌تواند آموزشگاه نویسندگی ما باشد. چنان که محمود دولت آبادی، ابوالفضل بیهقی را استاد خود در نویسندگی می‌داند.

تاریخ بِیهَقی یا تاریخ مسعودی نام کتابی نوشته ابوالفضل محمد بن حسین بیهقی است که موضوع اصلی آن، تاریخ پادشاهی مسعود غزنوی و دودمان غزنوی است. این کتاب علاوه بر تاریخ غزنویان، قسمت‌هایی درباره صفاریان، سامانیان و دوره پیش از برآمدن و پادشاهی محمود غزنوی دارد. نسخه اصلی کتاب حدود ۳۰ جلد بوده و از این کتاب امروزه مقدار کمی (حدود پنج مجلد) بر جای مانده‌است. کهن‌ترین کتابی که از تاریخ بیهقی یاد کرده‌است، تاریخ بیهق اثر ابوالحسن بیهقی بوده‌است که پس از شرح حال ابوالفضل بیهقی، از کتاب او نیز یاد کرده‌است.

تاریخ بیهقی را نخستین بار دکتر علی‌اکبر فیاض تصحیح کرده است. همچنین چاپ دیگری به تصحیح و توضیح محمدجعفر یاحقی و مهدی سیدی در دو جلد توسط انتشارات سخن منتشر شده است.

شاید بد نباشد بدانیم شغل ابوالفضل بیهقی که لقب پدر نثر فارسی را دارد چه بوده است. او در ابتدا دبیر دیوان محمود غرنوی بوده است. بعد از آن در دوران هفتمین امیر غزنوی، به بالاترین مقام در دیوان، یعنی صاحب دیوان رسالت رسید. وظیفه دیوان رسالت تنظیم انواع نامه‌ها و اسناد و مدارک دولتی بوده و رؤسای آن از بین افراد برجسته و دانشمند انتخاب می‌شده‌اند.

تاریخ بیهقی
تندیس ابوالفضل بیهقی

ابوالفضل بیهقی نام کتاب را «تاریخ» ذکر کرده است. اما به دلیل اینکه بیشتر، بخش‌های مربوط به پادشاهی مسعود غزنوی از کتاب باقی مانده، تاریخ بیهقی را «تاریخ مسعودی» هم نامیده‌اند.

تاریخ بیهقی ویژگی‌هایی دارد که ارزش این اثر را بسیار بالا می‌برد. تا جایی که آن را جزء آثار بی‌نظیر ادبیات منثور ایران قرار می‌دهد. از نظر بزرگان ادبیات ایران، ارزش بیهقی در نثر فارسی مثل ارزش سعدی در نظم است. یعنی در اوج سادگی زیباست.

در این نوشته به طور مختصر به برخی از این ویژگی‌ها اشاره می‌کنیم.

بیشتر بخوانید: خاموش به روایت دیگران؛ کتاب هایی درباره زندگی نامه مولانا

ویژگی تاریخی کتاب:

بیهقی در نوشتن تاریخ خود، شیوه‌ای علمی را در پیش گرفته است که در تاریخ‌های قبل از او سابقه نداشت. با این روش، او تحولی در زمینه تاریخ‌نویسی ایجاد کرد. این دبیر پیر و باتجربه همه وقایع ذکرشده را یا به چشم خود دیده یا از فردی ثقه و معتمد شنیده است. بنابراین تمام وقایعی که روایت کرده مستند هستند. این ویژگی ارزش تاریخی کتاب را بسیار بالا می‌برد. بیهقی درباره این روش خود می‌گوید:

    سخنی نرانم تا خوانندگان این تصنیف گویند شرم باد این پیر را.

     غرض من آن است که تاریخ پایه‌ای بنویسم و بنایی بزرگ افراشته گردانم، چنان که ذکر آن تا آخر روزگار باقی‌ماند.

در خلال تاریخ بیهقی مکرّر می‌بینیم نویسنده برای جلب توجه خواننده تصریح می‌کند که خود در فلان واقعه حاضر بوده و در کجا قرار داشته، چه گفته، و چه شنیده است. این یادآوریها که وی مشهودات خود را به قلم می‌آورد ما را مطمئن می‌کند که آنچه می‌خوانیم به اصطلاح از منبعی در درجه اول درستی و اعتبار است.

ویژگی‌های ادبی کتاب:

سبک نثر بیهقی نه مثل سبک ساده و مرسل که تا قرن چهارم در خراسان رواج داشت بود و نه مثل شیوه صنعت‌پردازانه رایج در عراق. بلکه سبکی بینابین این دو، یعنی نه ساده و نه دشوار را در پیش گرفته است.

محمد تقی بهار در کتاب سبک شناسی مشخصات نثر بیهقی را این طور نام می‌برد:

    اطناب: در مقابل ایجاز که از مشخصه‌های دوره اول نثر فارسی است، و نه به معنی استفاده از مترادفات که در این نثر دیده نمی‌شود. بیهقی از واژگانی چنان غنی برخوردار است که حتّی در توصیف صحنه‌های همسان نیازی به بهره‌گیری از تعبیرات تکراری ندارد. حدّ و مرز کلمات را به خوبی می‌شناسد و آنها را بیهوده به کار نمی‌گیرد. از آوردن مترادفات بی‌فایده پرهیز دارد. اطناب‌هایش به جا است چنان که هنگامی که بخواهد صحنه‌ای را برای خواننده تصویر کند از ذکر جزیی‌ترین نکته‌ها نیز خودداری نمی‌کند. و ایجازهایش به اقتضای موقع یادآور کار نقاش چیره‌دستی است که با گردش محدود قلم و ترسیم چند خط چهره آشنایی را در نظر بیننده جان می‌بخشد.

  توصیف: در تاریخ بیهقی وقایع با استفاده از الفاظ و اصطلاحات تازه و جمله‌های پی‌درپی به شیوه‌ای صحنه پردازانه و شاعرانه وصف می‌شوند:

و چون بگفتی سنگ منجنیق بود که در آبگینه خانه انداختی.

در زیر قسمتی از کتاب را می‌بینیم که نویسنده وضع ظاهری حسنک را توصیف می‌کند. توصیف به قدری دقیق است که خواننده حسنک را روبروی خود می‌بیند:

    روزی که حسنک وزیر را به دیوان بردند، حسنک پیدا آمد، بی بند، جبه‌ای داشت حبری رنگ با سیاه می‌زد، خَلَق گونه و دراعه و ردایی سخت پاکیزه و دستاری نشابوری مالیده و موزه میکاییلی نو در پای و موی سر مالیده، زیر دستار پوشیده کرده اندک مایه پیدا می‌بود.

صمیمیت بیهقی در توصیف وقایع تاثیر دو چندانی بر گیرایی و جذب مخاطب می‌گذارد. مخاطب دوست دارد سخن را از فرد بی‌غرض و پاک بشنود و بپذیرد. اگر کسی سخنان درست و صریحی بگوید؛ اما خود تجربه حقیقی نداشته باشد، سخنش برای مخاطب، آشنا و مؤثر نخواهد بود. اعتقاد و ایمان صاحب سخن به کلام خود، شرط مهم شورانگیزی طبیعی کلام به شمار می‌رود.   

    تقلید از نثر عربی: استفاده از لغات عربی، کلمات منون (تنوین‌دار)، تغییر ساختار جمله و استفاده از قیدها به سبک عربی:

احمق مردا که دل در این جهان بندد که نعمتی بدهد و زشت بازستاند.

    محال باشد چیزی نبشتن که به ناراست ماند.

    حذف افعال یا قسمتی از جمله به قرینه: افعال تکراری، بار آخر آورده می‌شوند و در دفعات قبل به قرینه، حذف می‌شوند.

    استفاده از لغات و امثال و عبارات فارسی:

نگر تا کار امروز به فردا نیفکنی که هر روزی که می‌آید کار خویش می‌آورد.

مردان بزرگ نام بدان گرفتند که چون بر دشمن دست می یافتند، نیکویی می کردند و از او در می‌گذشتند.

خود کرده را درمان نیست.

استفاده از کنایه:

من و مانند من ماهی‌ای را مانستیم از آب بیرون بیفتاده و در خشکی مانده.

جهان بخوردم و کار‌ها راندم.

باید بدانیم که در تاریخ بیهقی، با نویسنده‌ای سرد و گرم چشیده وباتجربه روبه‌رو هستیم. کسی که جزء طبقه دانشمند و فرهیخته حساب می‌شود و در روایات سعی می‌کند جانب انصاف را نگه دارد و کمتر جانب‌دارانه سخن بگوید. هر چند به تناسب شغل و موقعیتش، گاهی به ناچار دچار جانب‌داری هم می‌شود.

من که بوالفضلم کتاب بسیار فرو نگریسته ام خاصه اخبار و از آن التقاط‌ ها کرده، در میانه این تاریخ چنین سخن ها از برای آن آرم تا خفتگان و به دنیا فریفته شدگان بیدار شوند و هرکس آن کند که امروز و فردا او را سود دارد.

تاریخ بیهقی به دلیل اشاره به جزئیات در روایت وقایع روزگار خودش، نکته‌های بسیاری را درباره خوراک، پوشاک، رفتار و اخلاق افراد، دیدگاه مردم به مسائل دوران و … روشن می‌کند. قدر این گنجینه پرارزش را بدانیم.

0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *